آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان عمومي
تو که از این غم دل آگه و گه بی خبری با گریه گفت: شمع به پروانه رفیق تحمل کــن عزیز دل شکسته تو از کجای این زمین مرا نظاره میکنی دل و دين و عقل و هوشم همه را به آب دادي نبض لحظه رو نگه دار
سه شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب: fgdhghjufyjty, :: 23:58 :: نويسنده : عادل
بازی رایگان، آنلاین و استراتژیک
آیا تا بحال به گذشته سفر کرده اید؟ گذشته ای دور با اتفاقات فراوان و حاکمان خونخوار که دشمنانشان را به سختی مجازات می کردند و سرزمین هایشان را به نابودی می کشاندند. ما شما را با بازی بزرگ جنگ خان ها به آن زمان ها خواهیم برد 11 قوم و نژاد قدرتمند تاریخی در بازی حضور دارند تا شما یکی از آنها را انتخاب کنید. از روم شرقی گرفته تا قوم مغول و نژاد قدرتمند و منحصر به فرد پارس. حالا زمان آن است امپراطوری خود را آغاز و نام خود را در تاریخ ثبت کنید دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:gujvhdfyoufyu, :: 10:3 :: نويسنده : عادل
LeaderTask 7.1.4 این نرم افزار یک نرم افزار ایده آل برای سازماندهی و تنظیم قرار ملاقات کسب و کار برای افراد مدرن و بروز می باشد .این نرم افزار دارای یک سیستم هوشمند برای مدیریت پروژه ها ، وظایف ، تماس ها ، وقایع و رویدادها می باشد .آیا از این کامل تر هم می خواهید ؟ به جای تمرکز بر روی زمان قرار ملاقات ها با استفاده از این نرم افزار کمتر خسته می شوید و در آمد بیشتری کسب می کنید .و به طور دائم کیفیت زندگی را بهبود بخشید ، کمتر ذهن خود را مشغول کرده و کار سخت انجام داده و در آرامش بیشتر فرصت تامل دارید .هم اکنون میتوانید این نرم افزار را از سایت تک موبایل دانلود کنید..
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:59 :: نويسنده : عادل
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:erui78i6i8, :: 18:58 :: نويسنده : عادل
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم رقم مغلطه بر دفتر دانش نکشیم گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : عادل
سلام دوست عزیز اگر می خوا هید ویروس خود را با برنامه ی نوت پد بنویسید بعد از نوشتن متن هایی که در آینده برایتان آموزش خواهم داد را کپی کرده و در برنامه ی نوت پد paste کنید و بر روی فایل و بهد بر روی save as رفته و مکان خود را انتخاب کنید و روبروی گزینه ی file name:نام ویروس را بنویسید وبهد از نوشتن نام ویروس خود یک نقطه (دات)(.) و کلمه ی (cmd) را بنویسید و بعد از ساخت ویروس اونو اجرا کنی بد بخت شدی پس مواضب باش تا ویروسو اجراء نکنی و اونو واسه قربانی بفرستی.
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : عادل
خوب در اين قسمت مي خواهم بپردازيم به آموزش هم وبلاگ هاي بلاگفا خوب براي شروع كار ما به برنامه هاي اسنيفر يعني تست شبكه نيازمنديم كه كارشان اين است وقتي كه آي پي سايت رو وارد مي كنيد و همچنين سرور وبلاگ رو اون تمام پاكت اي اطلاعاتي كه در قسمت لاگين سرور يعني از كلاينت به سرور انجام گرفته رو براتون دانلود مي كنه كه حاوي يك فايل اكسس از كه بايد شما اون رو از حالت رمز در بياري براي اين كار ما يا به برنامه كراكر نيازمنديم يا به سايت هايي مراجعه كنيم كه كارشان كرك كردن تمامي پسورد هاي شبكه اي است خوب بعد از اينكه پسورد رو از حالت كرك در آورديم و نام كاربري رو وارد مي كنيم حالا ما پسور را هم داريم خوب به وبلاگ لاگين مي شيم وتمامي مطالب و كلمه ي عبور و مشخصات رو ديفيس مي كنيم اين هم از آموزش حمله تو سط برنامه هاي تست شبكه
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : عادل
آسانترين راه براي بدست آوردن پسورد وبلاگ هاي بلاگفا استفاده از صفحه ي مجازي است يا همان(facke page)است كه وقتي طرف وارد آن مي شود اين صفحه ي مجازي با سايت بلاگفا مو نمي زند و طرف فك مي كنه كه واقعا سايت بلاگفا است و وقتي كه در قسمت لاگين سايت لاگين مي كند تمامي اطلاعات توسط طاح صفحه به ايميل او ارسال مي شود و به راحتي وبلاگ هك مي شود
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : عادل
سلام دوتان امروز مي خوام شرحي در مورد مله از طريق باگ ها رو براتون آموزش بدم خوب براي اين كار بايد ابتدا ما يك آسيب پذيدي از وبلاگ مورد نظر با استفاده از تست بر روي سرور انجام دهيم تا كل سرور و وبلاگ هك شود كه در نهاييت منجر به هك كامل وبلاگ هاي بلاگفا مي شود البته اين روش ها قدييمي شده و تمامي باگ هاي راي نفوذ هكران بسته شده و تنها راه حمله از طريق باگ هاي جديد است كه در حال آماده سازي براي حمله هستند اين باگ يك نوع دستو از آسيب است كه كاري مي كند ما با استفاده از آن دستور به سرور و نقطه ضعف آن حمله كنيم تا سرور هنگ كند و تمامي سرور هك شود
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : عادل
سلام دوستان اگر كسي هر مطلبي خواست بگوييد تو قسمت نظرات برايش بگذارم در ضمن نظر يادتون نره
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : عادل
خطراتی که در نوجوانی باید از آنها دوری نمود و مراقب این خطرات باشیم:
دوستان ناباب شیطان دوستان من اگر میخواهید از این دو مورد دوری کنید حتما بر ادامه ی مطالب کلیک کنید و حتما حدیث ها و حرف ها و... را بخوانید... یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : عادل
CPU-567 HJK BLASTER دوستان عزیز این عبارت را در نوت پد خود کپی کنید و مواظب باشید که این ویروس را در سیستم خود اجرا نکنید. و بعد از قرار دادن این عبارت در نوت پد بر روی save as..رفته و هنگام ذخیره آن را با فرمت cmd ذخیره کنید و آن را واسه قربانی بفرستید و بعد اجرای این ویروس cpu طرف میسوزه و بد بخت میشه. امید وارم که موفق شوید. یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : عادل
سلام دوستان امروز می خوام شما رو با حملات اینترنتی داس آشنا کنم این حملات بسیار خطرناک اند این حملات به این نوع تقسیم می شوند حملات گروهی حملات انفرادی خوب حملات گروهی به حملاتی گفته می شود که شخص حمله کننده تنها نیست بلکه چند کامپیوتر دیگر هم دارند به قربانی حمله می کنند خوب حالا چگونه این حمله انجام می شود خوب این حملات طوری انجام می شود که گروه حمله کننده با ارسال پاکت های اطلاعاتی به سرور سایت آنقدر به این سرور فشار می آورند که سرور در این حالت قابل استفاده نیست و ضرر بسیار زیادی می بیند که با این روش می توان یک سایت را نابود کرد یا حتی یک کامیوتر را منفجر کرد خوب این پاکت های ارسالی آنقدر زیاد اند و آنقدر حجمشان زیاد است که سرور نمی تواند هیچ کاری کند و به این ترتیب سرور نابود می شود در اینده شما را با انواع این حملات آشنا می کنم مثلا شما در نظر بگییرید صد نفر می خواهند به یک سرور حمله کننند که در این حالت سرور می خوابد و ز کار می افتد یا این رو در نظر بگییرید که حتی به جز اینکه سرور نابود می شود سرور هک هم می شود که اگر یک نفر حرفه ای بتواند در این آسیب و در ان لحضه به وبلاگ حمله کند آن وقت بدون هیچ چیزی وبلاگ هک می شود چون در این حالت هنگام حمله ی داس فایروال از کار افتاده و می واند وارد سایت شد و کنترل آن را به دست گرفت اما برای اینکار شما باید از کامپیوتری با قدرت بالا و با اینترنت بالا استفاده کنید که کامپیوتر شما بتواند آن سرور را پاکت هایی با سایز های بزرگ داد که در ان صورت سرور بیش تر هنگ می کند و در نهاییت اگر حمله ادامه پیدا کند سرور منفجر می شود حتی علل مرگ های کسانی که ÷شت کام÷یوتر هک شده اند این است که توسط حمله ی داس کامپیوتر آنها فشار زیادی را تحمل کرده است که در آن صورت طرف پشت کامپیوتر می میرد
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:21 :: نويسنده : عادل
مادر موسی چو موسی را به نیل در فکند از گفته ربٌ جلیل خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه گفت کای فرزند خرد بی گناه گر فراموشت کند لطف خدای چون رهی زین کشتی بی ناخدای گر نیارد ایزد پاکت به یاد آب خاکت را دهد ناگه به باد وحی آمد کاین چه فکر باطل است رهرو ما اینک اندر منزل است
پرده شک را برانداز از میان تا ببینی سود کردی یا زیان ما گرفتیم آنچه را انداختی دست حق را دیدی و نشناختی در تو تنها عشق و مهر مادریست شیوه ما عدل و بنده پروریست نیست بازی کار حق خود را مباز آنچه بردیم از تو باز آریم باز سطح آب از گاهوارش خوشتر است دایه اش سیلاب و موجش مادر است رودها از خود نه طغیان می کنند آنچه می گوئیم ما آن می کنند ما به دریا حکم طوفان می دهیم ما به سیل و موج فرمان می دهیم نسبت نسیان به ذات حق مده بار کفر است این به دوش خود منه به که برگردی به ما بسپاریش کی تو از ما دوست تر می داریش؟ نقش هستی نقشی از ایوان ماست خاک و باد و آب سرگردان ماست قطره ای کز جویباری می رود از پی انجام کاری میرود ما بسی گم گشته باز آورده ایم ما بسی بی توشه را پرورده ایم میهمان ماست هر کس بی نواست آشنا با ماست هرکس بی آشناست ما بخوانیم ار چه ما را رد کنند عیب پوشیها کنیم ار بد کنند سوزن ما دوخت هر جا هرچه دوخت زآتش ما سوخت هرشمعی که سوخت کشتیئی زآسیب موجی هولناک رفت وقتی سوی غرقاب هلاک تند بادی کرد سیری را تباه روزگار اهل کشتی شد سیاه طاقتی در لنگر و سکٌان نماند قوٌتی در دست کشتیبان نماند ناخدایان را کیاست اندکیست نا خدای کشتی امکان یکیست بندهارا تار و پود از هم گسیخت موج از هرجا که راهی یافت ریخت هر چه بود از مال و مردم آب برد زان گروه رفته طفلی ماند خرد طفل مسکین چون کبوتر پر گرفت بحر را چون دامن مادر گرفت موجش اول وهله چون طومار کرد تند باد اندیشه پیکار کرد بحر را گفتم دگر طوفان مکن این بنای شوق را ویران مکن در میان مستمندان فرق نیست این غریق خرد بهر غرق نیست صخره را گفتم مکن با او ستیز قطره را گفتم بدان جانب مریز امر دادم باد را کاین شیر خوار گیرد از دریا گذارد در کنار سنگ را گفتم به زیرش نرم شو برف را گفتم که آب گرم شو صبح را گفتم به رویش خنده کن نور را گفتم دلش را زنده کن لاله را گفتم که نزدیکش بروی ژاله را گفتم که رخسارش بشوی خار را گفتم که خلخالش مکن مار را گفتم که طفلک را مزن رنج را گفتم که صبرش اندک است اشک را گفتم مکاهش کودک است گرگ را گفتم تن خُردش مدر دزد را گفتم گلو بندش مبر بخت را گفتم جهانداریش ده هوش را گفتم که هُشیاریش ده تیرگی ها را نمودم روشنی ترسهارا جمله کردم ایمنی ایمنی دیدند و نا ایمن شدند دوستی کردم مرا دشمن شدند کارها کردند امّا پست و زشت ساختند آئینه ها امّا ز خشت تا که خود بشناختند از راه چاه چاه ها کندند مردم را براه روشنیها خواستند امّا ز دود قصرها افراشتند امّا به رود قصه ها گفتند بی اصل و اساس دزدها بگماشتند از بهر پاس جامها لبریز کردند آنها از فساد رشته ها رشتند در دوک عناد درس ها خواندند اما درس عار اسبها راندند ام بی فسار دیوها کردند دربان و وکیل در چه محضر؟ محضر حیّ جلیل سجده ها کردند بر هر سنگ و خاک در چه معبد؟ معبد یزدان پاک رهنمون گشتند در تیه ضلال توشه ها بردند از وزر و وبال از تنور خود پسندی شد بلند شعته کردارهای ناپسند وا رهاندیم آن غریق بی نوا تا رهید از مرگ شد صید هوی آخر آن نور تجلی دود شد آن یتیم بی گنه نمرود شد رزمجوئی کرد با چون من کسی خواست یاری از عقاب و کرکسی کردمش با مهربانیها بزرگ شد بزرگ و تیره دل تر شد ز گرگ برق عُجب آتش بسی افروخته وز شراری خانمانها سوخته خواست تا لاف خداوندی زند برج و باروی خدا را بشکند رای بد زد گشت پست و تیره رای سرکشی کرد و فکندیمش ز پای پشّه ای را حکم فرمودم که خیز خاکش اندر دیده خودبین بریز تا نماند باد عُجبش در دماغ تیرگی را نام نگذارد چراغ ما که دشمن را چنین می پروریم دوستان را از نظر چون می بریم؟ آنکه با نمرود این احسان کند ظلم کِی با موسی عمران کند؟ این سخن پروین نه از روی هواست هر کجا نوریست زانوار خداست
شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:52 :: نويسنده : عادل
داستان حضرت نوح ( ع )
داستان حضرت نوح ( ع )
روزی ، روزگاری در گوشه ای از دنیا مردمی زندگی می کردند که خدا را فراموش کرده بودند و بت پرستی می کردند در آن زمان تنها یک نفر بود که خدا را از یاد نبرده بود و خدا را عبادت می کرد . او نوح پیامبر بود . خدا به او فرمان داد که مردم را راهنمایی کند . نوح به میان مردم رفت و به آنها گفت : من از طرف خدا دعوت شده ام که شما را به پرستش خدای یگانه هدایت نمایم . آدم های پر زور و پول دار که از بت پرستی مردم « کسب درآمد » داشتند ، دلشان نمی خواست که مردم خداپرست شوند . به همین دلیل به مردم گفتند که نوح دروغ می گوید . اما نوح دست بردار نبود . کم کم حرفهای نوح در دل بعضی از مردم فقیر اثر کرد و به او ایمان آوردند . برخی از مردم پیش نوح رفتند و گفتند : تو چطور پیامبری هستی که فقط آدم های فقیر و بدبخت شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 17:39 :: نويسنده : عادل
مردی زیر باران از دهکده کوچکی می گذشت . خانه ای دید که داشت می سوخت و مردی را دید که وسط شعله ها در اتاق نشیمن نشسته بود
مسافر فریاد زد : هی،خانه ات آتش گرفته است! مرد جواب داد : میدانم
مسافر گفت:پس چرا بیرون نمی آیی؟
مرد گفت:آخر بیرون باران می آید . مادرم همیشه می گفت اگر زیر باران بروی ، سینه پهلو میکنی
زائوچی در مورد این داستان می گوید :
خردمند کسی است که وقتی مجبور شود بتواند موقعیتش را ترک کند
چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:34 :: نويسنده : عادل
از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست
بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست
من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز
بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست
غمدیده ترین عابر این خاک منم من
جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست
در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا
مانند کویری که در آن قافله ای نیست
می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس
در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست
شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد
هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی درد مند را
شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده ی سر در کمند را
بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
تو آسمان آبی آرامو روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب
بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب
چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:31 :: نويسنده : عادل
آموزش نصب ویندوز XP
برای نصب ویندوز XP دو شیوه وجود دارد. در حالت اول ممكن است شما در سیستمتان نسخه های دیگری از ویندوز را نصب كرده باشید. در این حالت با قرار دادن سی دی ویندوز XP می توانید شروع به نصب این برنامه بكنید. در حالت دوم كه ما در اینجا به توضیح جامع آن می پردازیم یا در سیستم تان از قبل ویندوز نصب نشده است یا دچار مشكل شده و قابل اجرا نیست یا اینكه شما می خواهید خودتان كنترل كامل بر روی فرایند نصب اعمال كنید.
در این وضعیت شما باید ابتدا سیستم را از طریق CD-ROM راه اندازی كنید. بسته به نوع سیستم تان باید درایو راه انداز سیستم خود را از هارد به CD-ROM تغییر دهید.
در Mother Board های جدید گزینه ای با نام Boot وجود دارد كه می توانید آن را انتخاب كنید . سپس با فلش های جهت دار بر روی گزینه اول رفته و كلید Enter را فشار دهید. از لیست نمایان شده CD-ROM را انتخاب كنید . برخی از Mother Board ها در این قسمت نام CD-ROM شما را نشان می دهند. مثلاً اگر شما از مدل ASUS استفاده می كنید این نام را مشاهده خواهید كرد. در صورتی كه در گزینه های پائینی نام CD-ROM شما انتخاب شده است می توانید با استفاده از كلید های “+” یا “-“ صفحه كلید ترتیب قرار گیری آنها را تغییر دهید. توجه داشته باشید كه برای نصب ویندوز حتماً باید CD-ROM در اولین گزینه قرار گیرد.
در سیستم های قدیمی تر Boot سیستم اصولاً در حالت A/C قرار دارد كه باید به CD-ROM تغییر كند.
پس از اعمال این تغییرات كلید F10 را فشار داده و با انتخاب گزینه Y تغییرات اعمال شده را ذخیره كنید.
سیستم را مجدداً Restart كنید و پس از نمایان شدن كلید Press any Key … یكی از كلید های صفحه كلید را فشار دهید تا سیستم از طریق سی دی Boot شود .
برنامه شروع به كپی فایلهای مورد نیاز خود می كند.
سپس مطابق شكل زیر با پنجره ای با سه گزینه مواجه خواید شد كه با فشار دادن كلید ENTER ویندوز شروع به نصب می كند.
فشردن كلید R در سیستم باعث مرمت و بازسازی اطلاعات ویندوز قبلی شما می شود( این گزینه برای مواردی استفاده می شود كه شما از قبل بر روی سیستم خود ویندوز XP نصب كرده اید ولی با بروز مشكلاتی نمی توانید به درستی از آن استفاده كنید و این قسمت سعی در كپی و بازسازی برخی فایلهای مورد نیاز كرده و سیستم را مجدداً در وضعیت اجرایی و عملیاتی قرار می دهد)
فشردن كلید F3 نیز امكان خروج از مراحل نصب را فراهم می كند.
برای ادامه نصب كلید ENTER را فشار دهید . پنجره ای مطابق شكل زیر نمایان شده كه شرح توضیحات مربوط به توافق نامه استفاده از این سیستم عامل است . با انتخاب كلید F8 از این صفحه عبور كنید.
برنامه Setup شروع به بررسی سیستم شما كرده تا نسخه های قبلی سیستم عامل ویندوز را در صورت وجود در سیستم تشخیص می دهد. پس از بررسی سیستم پنجره ای همانند شكل زیر نمایان شده و درایو های سیستم شما را لیست می كند. شما در این قسمت می توانید مسیری كه برای نصب ویندوز مورد استفاده قرار می گیرد را تعیین كنید.
تصویر زیر مربوط به حالتی است كه سیستم از قبل فاقد هیچ نوع سیستم عاملی بوده و هارد آن نیز پارتیشن بندی و فرمت نشده است . فضای هارد مذكور بصورت Unpartitioned و 4 گیگابایت نشان داده شده است.
شما می توانید برای نصب ویندوز این فضا را تقسیم كنید. تقسیم فضا در این مرحله همانند استفاده از فرمان Fdisk صورت می گیرد.
برای این منظور كلید C در صفحه كلید را انتخاب كرده و سپس در پنجره بعدی فضای مورد نظر خود را در آن وارد كنید.
پس از تایید مجدداً به صفحه Unpartitioned ارجاع داده می شوید. مجدداً بر روی فضای Unpartitioned رفته و كلید C را انتخاب كنید. در این مرحله اگر مایل بودید درایو های دیگری ایجاد كنید فضای مورد نیاز را وارد كنید و در غیر این صورت كلید Enter را فشار دهید تا كل فضای باقی مانده به درایو دوم اختصاص داده شود.
اگر از قبل سیستم شما پارتیشن بندی شده یا اگر سیستم عاملی از قبل بر روی آن نصب می باشد شما می توانید درایو مورد نظر خود را جهت نصب ویندوز انتخاب كنید.
توجه : در صورتی كه می خواهید سیستم عامل ویندوز قدیمی خود ( مثلاً 98 یا 2000 یا ME یا ... ( را حفظ كنید، نباید ویندوز XP را بر روی درایوی كه این سیستم عامل ها در آن نصب شده اند ، نصب كنید . انجام این كار با تداخل در برنامه ها و پوشه های شما بالاخص پوشه Program Files ، باعث بروز برخی ایرادات خواهد شد.همانطور كه در بالا عنوان شد، اگر شما سیستم خود را از قبل پارتیشن بندی كرده باشید در این پنجره نام آنها را مشاهده خواهید كرد. حال ممكن است شما بخواهید قبل از پیاده سازی و نصب ویندوز XP تغییری در تعداد یا حجم پارتیشن های خود ایجاد كنید.
برای این كار باید بر روی نام درایو مورد نظر رفته و كلید D را در صفحه كلید انتخاب كنید. در پنجره بعدی و برای تایید حذف كلید L را فشار دهید. پس از انتخاب این گزینه مجدداً در صفحه با فضایی تحت عنوان Unpartitioned مواجه خواهید شد كه باید مطابق روض فوق الذكر آن را به درایو خاصی تخصیص دهید.
در برخی موارد پس از تخصیص فضا و پارتیشن بندی ، فضایی اندك بصورت Unpartitioned باقی می ماند كه می توانید از آن صرفنظر كنید.
توجه : حذف یك پارتیشن باعث از بین رفتن كل اطلاعات موجود در آن خواهد شد. از این رو حتماً قبل از انجام چنین كاری اطلاعات پارتیشن خود را بررسی كرده و در صورت نیاز نسخه پشتیبانی از آن تهیه كنید.
برای شروع نصب بر روی نام درایو مورد نظر رفته و كلید ENTER را فشار دهید .
در صورتی كه در این مرحله قصد اتمام فرایند نصب را دارید و می خواهید از این برنامه خارج شوید كلید F3
را انتخاب كنید.
پس از این مرحله با صفحه ای مواجه خواهید شد كه چهار گزینه مختلف Format در آن قابل انتخاب است.
مطابق استاندارد های كامپیوتری دو نوع قالب بندی و فرمت برای هارد ها مورد استفاده قرار می گیرد. حالت اول و قدیمی كه مورد استفاده سیستم عامل های ویندوز 98 بود كه با عنوان FAT از آنها نام برده می شود و در حالت بعدی كه از لحاظ امنیتی و سرعت عملكرد بهتری دارد كه NTFS نامیده می شود.
گزینه اول و سوم در این صفحه هر دو به حالت قالب بندی NTFS اشاره دارد. انتخاب گزینه اول فرمت هارد را در وضعیت Quick و به سرعت انجام می دهد ولی حالت سوم مدت زمان بیشتری به خود اختصاص داده و درایو تعیین شده را بطور كامل فرمت می كند( اگر شما از قبل دراوی خود را فرمت نكرده اید یا اگر پارتیشن بندی خود را تغییر داده اید باید از حالت سوم استفاده كنید.
به همین ترتیب گزینه دوم و چهارم نیز مربوط به قالب بندی FAT است.
توجه : اگر شما در سیسیتم تان ویندوز 98 یا ME داشته باشید و گزینه NTFS را انتخاب كنید، پس از اتمام مرحله نصب ویندوز و با اجرای وسندوز 98 یا ... دیگر به پارتیشن NTFS دسترسی نخواهید داشت و این درایو تنها از طریق ویندوز XP در دسترس شما قرار خواهد گرفت.
با توجه به توضیحات فوق نوع فرمت و قالب بندی سیستم را انتخاب كرده و كلید ENTER را فشار دهید.
برای صرفنظر كردن از مرحله نصب می توانید كلید ESC را فشار دهید.
پس از این مرحله پنجره دیگری نمایان شده و سسیستم شما پس از مدتی Restart می شود.
پس از راه اندازی سیستم شما نباید كلیدی را در هنگام نمایان شدن Press Any Key فشار دهید و باید مراحل نصب از طریق هارد انجام شود( بهتر است در این مرحله وارد BIOS سیستم خود شده و آن را به حالت اول بازگردانید) .
از این قسمت فرایند اصلی نصب ویندوز با نمایان شدن شكل زیر آغاز می شود.
بطور معمول مدت زمان بالای 50 دقیقه جهت نصب به شما نشان داده می شود.
پس از اتمام مراحل Collecting information ، Dynamic Update ، Preparing installation به مرحله Installing Windows می رسیم.
پنجره ای كه در این قسمت دیده می شود مربوط به تنظیمات Regional and Language Options می باشد. در این قسمت با انتخاب گزینه Customize و Details كشور و زبان خود را انتخاب كنید ( ایران ، فارسی) . البته پس از انجام نصب و از طریق Control Panel نیز می توان این تغییرات را اعمال كرد. اگر مشكلی با این قسمت دارید می توانید بدون اعمال تغییری گزینه Next را انتخاب كنید.
در پنجره Personalize your Software نام خود را در قسمت Name و كلمه ای دلخواه به عنوان نام سازمان یا موسسه خود در قسمت Organaize وارد كنید ( این اسامی اختیاری است و هر چیزی می تواند باشد. مثلاً Home ).
در قسمت بعد شما باید رمز یا سریالی كه برای نصب ویندوز XP مورد استفاده قرار می گیرد را وارد كنید.
پس از بررسی رمز وارد شده از طرف شما و در صورت صحیح بودن آن پنجره Computer Name and Administrator Password را مشاهده خواهید كرد.
شما باید در قسمت Computer Name یك نام دلخواه برای سیستم خود وارد كنید.
در قسمتAdministrator password رمز عبوری كه كاربر مدیر سیستم برای ورود به آن نیاز دارد را وارد كنید. در قسمت Confirm نیز مجدداً این كلمه را وارد كنید.
در صورت تمایل می توانید رمزی در این دو قسمت انتخاب نكنید و آن را خالی رها كنید.
در صفحه Date and Time Settings می توانید موقعیت جغرافیایی خود را انتخاب كنید. از منوی آبشاری Time Zone ، گزینه Tehran را یافته و انتخاب كنید.
مرحله بعد مربوط به تنظیمات كارت شبكه سیستم شماست. بر روی دكمه NEXT این قسمت كلیك كنید تا از این مرحله عبور كنید.
در پنجره Workgroup or Computer Domain نیز تنظیم پیش فرض كه WORKGROUP است را تایید كرده و با انتخاب گزینه NEXT این مرحله را نیز به اتمام برسانید.
تا اینجا مراحل اصلی نصب ویندوز به پایان رسیده و شما با شكلی همانند طرح زیر مواجه خواهید شد.
بسته به نوع درایور كارت گرافیك و اندازه بزرگنمایی مانیتورتان ممكن است با پیغامی همانند پیغام شكل زیر مواجه شوید. در هر حال دكمه OK را در آن انتخاب كنید.
بهپنجره آبی رنگ Wellcome to Microsoft Windows وارد خواهید شد. برای ادامه مراحل بر روی دكمه NEXT كلیك كنید.
گزینه No, not at this time را در پنجره Ready to Register انتخاب كنید و سپس دكمه Next را در آن صفحه كلیك كنید.
همانطور كه در شكل زیر مشاهده می كنید، در پنجره Who will use this computer شما می توانید نام پنج كاربری كه از سیستم استفاده می كنند را وارد كنید. البته وارد كردن تمامی این فیلدها ضروری نیست و شما می توانید در قسمت Your Name تنها نام خود ( یا هر نام دلخواهی ) را وارد كرده و بقیه آنها را خالی رها كنید. سپس دكمه NEXT را انتخاب كنید.
در مرحله آخر و برای ورود به ویندوز دكمه Finish را در پنجره Thank you انتخاب كنید.
نكات مهم :
حتماً قبل از اتصال به اینترنت یك نسخه جدید از آنتی ویروس ها را بر روی سیستم خود نصب كنید و پس از اتصال به اینترنت و در فواصل كوتاه مدت آن را بروز رسانی كنید.برای جلوگیری از ورود ویروسها و برنامه های مخرب همانند كرم بلستر قبل از اتصال به اینترنت باید آخرین نسخه های Patch مربوط به ویندوز راكه در بازار وجود دارد بر روی سیستم تان نصب كنید.
چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:25 :: نويسنده : عادل
00075: به غضنفر میگن: یه میوه خوشمزه، آبدار و شیرین نام ببر، میگه: خیار! بهش میگن: خیار کجاش آبدار و شیرینه؟ میگه: با چایی شیرین بخور، نظرت عوض میشه !!!!
00074: به غضنفر میگن مبارک باشه ازدواج کردی...میگه: دائمی نیست.... اعتباریه !!!! 00073: یارو میره پیتزایی میگه یه پیتزا میخواستم طرف میگه بنام؟ یارو میگه ببخشید بنام خدا یه پیتزا میخواستم !!!! 00072: دو تا ناخن خشک شیرجه میزنن تو آب میگن هر کس زودتر سرش از آب اومد بیرون باید شام بده هنوز جسد هیچکدومشون رو پیدا نکردن !!!! 00071: یارو رادیولوژیست می شه یه مریض میاد جواب عکسشو بگیره بهش میگه: یه دنده سمت راست قفسه سینتون شکسته که من تو فتو شاپ واستون درستش کردم !!!! 00070: به غضنفر میگن: بابات به «رحمت ایزدی» پیوست! غضنفر میگه: «رحمت ایزدی» دیگه کیه؟ میگن: نه، منظورمون اینه که «به دیار باقی شتافت»! میگه: «دیار باقی» کجاست؟ میگن: یعنی «دار فانی» رو وداع گفت! میگه: «دار فانی» دیگه چهجور داریه؟ میگن: یعنی «رخت از این دنیا بر بست»! میگه: منظورتون رو نمیفهمم! میگن: الاغ! بابای خرت مرد! میگه: خر من که بابا نداشت !!!! 00069: تو یه تیمارستان می خواستن از سه نفر تست سلامتی عقل بگیرن، غضنفر هم بینشون بود. یه میز میذارن زیر یه لامپ، روی میز رو هم صابون میمالن، بعد یکی یکی بهشون میگن برید لامپو عوض کنید، اولی و دومی میرن سر میخورن میوفتن، نوبت به غضنفر میرسه، غضنفر یه روزنامه روی میز پهن میکنه میره لامپو عوض میکنه میاد، ازش میپرسن روزنامه رو واسه چی پهن کردی؟ گفت: واسه اینکه قدم بلند شه !!!! 00068: یه معتاده دم خیابون وای میسه داد میزنه: تاکشی تاکشی ! بعد از ده دقیقه یه تاکسی ده متر جلوتر وای میسه، معتاده میگه: آخه لامشب اونجا که مقشدم بود !!!! 00067: تو یه مهمونی داشتن بین همه مهمونا موز پخش می کردن، وقتی میرسه به غضنفر موز تموم میشه، اونا هم میرن یه هویج میذارن توی پوست موز میارن جلوی غضنفر، غضنفر با خودش میگه: آخ جون مال من خونی در اومد !!!! 00066: احوالپرسی عباسعلی با رفیقش: سلام، خوبی؟ خیلی نامردی، بابا حالا که ما تلفن نداریم تو نباید یه زنگ به ما بزنی !!!! 00065: به غضنفر میگن تولدت مبارک، میگه: تولد شما هم مبارک !!!! 00064: یه روز یه جوک رو میذارن زیر میکروسکوپ، میبینن غضنفر داره از توش بای بای میکنه !!!! 00063: یه روز یه کبریت سرشو می خارونه، آتیش میگیره !!!! 00062: به یه لاک پشت میگن یه دروغ بگو، میگه: دویدم و دویدم، سر کوهی رسیدم !!!! 00061: به غضنفر میگن: خوابیده آب نخور که عقلت کم میشه، میگه عقل چیه؟ میگن: هیچی بابا تو آبتو بخور !!!! 00060: یکی داشت خاطره تعریف میکرد: یادش بخیر سال 49 بود، تو خیابون با 2 نفر دعوامون شد، البته سال 49 دو نفر خیلی بود !!!! 00059: یه روز یکی خودشو میزنه به اون راه، گم میشه !!!! 00058: یه روز یه مرده میره پیش دکتر میگه: آقای دکتر من همه چیز رو دو تا می بینم، دکتر می پرسه: شما هر چهار نفرتون اینطوری هستین؟ !!!! 00057: از غضنفر میپرسن: شما بچه تهرانید؟ میگه: نه بابا چشمات خوشگل می بینه !!!! 00056: غضنفر یه پای ملخو از جا میکنه، بهش میگه بپر، ملخ میپره، اون یکی پای ملخ رو هم از جا میکنه بازم بهش میگه بپر، ملخ نمیپره، آخرش نتیجه میگیره که ملخ با دو پای قطع شده دیگه نمیشنوه !!!! 00055: غول چاغ جادو به غضنفر میگه: سه تا آرزو بکن، غنفر میگه: یه 206 میخوام، غول میگه: دیگه چی؟ غضنفر میگه: بازم یه 206 می خوام، غول میگه: خب دیگه چی؟ غنفر میگه: من بازم یه 206 می خوام، غول میگه: باشه ولی با این 3 تا 206 می خوای چیکار کنی؟ غضنفر میگه: می خوام هر 3 تاشو بفروشم با پولش برم یه ماکسیما بخرم !!!! 00054: بچه: مامان نهار چی داریم؟ مامان با عصبانیت: زهر مار، بچه: آخ جون از شر املت راحت شدیم !!!! 00053: از یه مار میپرسن نظرت راجع به عشق چیه؟ میگه: پدر عشق بسوزه، 8 سال پای دختر همسایه نشستم، آخرش دیروز فهمیدم شیلنگه !!!! 00052: تو جاده پلیس جلوی یه ماشین رو میگیره میگه: چون از صبح اولین ماشینی هستین که کمربند بستین، برنده 100000 تومن شدین، می خواین باهاش چیکار کنین؟ مرده میگه: میرم گواهینامه میگیرم، زنش میگه: این وقتی اکس میزنه پرت و پلا میگه، بچشون میگه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟! از صندوق عقب صدا میاد: از مرز رد شدیم یا نه؟ !!!! 00051: از یه سیاه پوست میپرسن شامپو بدنت چیه؟ میگه: مشکین تاژ !!!! 00050: به یه نفر میگن: اینجا چیکار میکنی؟ میگه: پس کجا چیکار کنم !!!! 00049: از یه قهرمان شنا می پرسن: شنا رو از کجا شروع کردی؟ میگه: از توی زمین خا کی !!!! 00048: غضنفر شکر می خره از ترس اینکه مورچه ها نخورنش روش می نویسه نمک !!!! 00047: یه پسره می خوره زمین هوا میره، نمیدونی تا کجا میره؟ !!!! 00046: یه پیرزنه خودشو تو آینه میبینه میگه: آینه هم آینه های قدیم !!!! 00045: آیا تا حالا می دونستی که فقط یه نفره که تا آخر عمر برات نفس میکشه، اونم دماغته !!!! 00044: به یارو میگن تلفن همراه داری؟ میگه: ای بابا، آدم باید معرفت داشته باشه !!!! 00043: اتوبوس داشت سقوط میکرد ته دره، همه داشتن جیغ میزدن بجز غضنفر، بهش میگن: تو چرا جیغ نمیزنی؟ میگه: مال بابام که نیست، به درک، بذار سقوط کنه !!!! 00042: طرف میره بدنسازی، مربی میگه: وقتی بیای هفته او بدنت درد میگیره، طرف میگه: پس من میرم از هفته دوم میام !!!! 00041: به یارو میگن پسرت رکورد دنیا رو شکونده، میگه: غلط کرده شکونده، من که پولش رو نمیدم !!!! 00040: طوجه طوجه ! عاموضش علفبای فارصی سد در سد طزمینی ! جلصه عول رایگان !!!! 00039: دو تا اکابری قرار می زارن از این به بعد واسه پیشرفت تو درساشون با هم فارسی رسمی حرف بزنن، اولی میگه: پا شو ، دومی میگه نمی پاشم ، اولی میگه: نباید بگی نمی پاشم، باید بگی پاشیده نمی شوم !!!! 00038: یارو به دوستش میگه: دیگه می خوام از این به بعد سوتی ندم، دوستش میگه: از کی ؟ میگه: از هر کی !!!! 00037: یکی رو با یه تمساح میندازن تو یه اتاق، ازش می پرسن شما به این چی میگین؟ میگه: من غلط بکنم به این چیزی بگم !!!! 00036: یارو زخم معده می گیره، واسه درمانش چسب زخم می خوره !!!! 00035: یارو شلوارشو بر عکس می پوشه، مادرش میگه: الهی قربونت برم ننه، وقتی داری میری انگار داری بر می گردی !!!! 00034: از یکی می پرسن: بزرگترین ضد حال دنیا چیه؟ میگه: اینکه کچل بره انستیتو مو بکاره، فرداییش اسمش واسه حج در بیاد !!!! 00033: یارو از خواب میپره، پاش میشکنه !!!! 00032: پیرزنه رو برق میگیره، میگه: ننه ادیسون ولم کن !!!! 00031: به یکی میگن: با سرعت جمله بساز، میگه: غیژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ !!!! 00030: به یکی میگن: یه جمله بساز توش مرده باشه، میگه: قبرستون !!!! 00029: به یکی میگن: با باد جمله بساز، میگه: زوزه !!!! 00028: از غضنفر می پرسن: میدونی نصف النهار یعنی چی؟ میگه: همون شامی که از نهار باقی می مونه !!!! 00027: به غنفر میگن: چی شد که تو عشق شکست خوردی؟ میگه: قصری ساخته بودم از شاخه های گل سرخ، اما او به لطافت یک تراکتور از روی آن گذشت !!!! 00026: به غضنفر میگن: یه جمله عاشقانه بگو؟ میگه: بی تو هرگز، با تو مامانم نمیذاره !!!! 00025: تنها ستاره ها هستند که از چشمک زدن منظوری ندارند !!!! 00024: از غضنفر می پرسن: نظرت راجع به زلزله چیه؟ میگه: خیلی خوبه، ولی وقتش خیلی کمه !!!! 00023: مار از پونه بدش میاد، در خونشو آسفالت می کنه !!!! 00022: یکی از حال میره، از آشپزخونه سر در میاده !!!! 00021: یه روز یه مرده به ادیسون میگه: خدا پدر و مادرتو بیامرزه که برقو اختراع کردی، وگرنه حالا ما باید توی تاریکی می نشستیم تلویزیون نگاه می کردیم !!!! 00020: از یانگوم می پرسن: چطور شد پزشک امپراطور شدی؟ میگه: از سال دوم دبیرستان در آزمون های کانون شرکت می کردم !!!! 00019: یارو خونش تو استادیوم بود، ازش می پرسن: صدا اذیتتون نمی کنه؟ میگه: نه نه نه نه نه نه نه نه .... !!!! 00018: طرف میره خواستگاری ازش میی پرسن: شغلت چیه؟ روش نمیشد که بگه قصابم، میگه لوازم یدکی گوسفند دارم !!!! 00017: غضنفر سیگارش روشن نمی شد، میذاره تو سر پایینی هلش میده روشن میشه !!!! 00016: یکی می افته توی جوب، مردم می خواستن درش بیارن نمیذاره، میگن: چرا نمیذاری؟ میگه: آخه این وظیفه شهرداریه !!!! 00015: به غضنفر میگن با حمید و فرید جمله بساز، میگه: شما با حمید چند نفرید !!!! 00014: دو تا بد شانس با هم ازدواج میکنن، بچشون پوچ در میاد !!!! 00013: تمامی عاشقانی که چون شمع می سوزند، تا آخر امسال گازسوز می شوند !!!! 00012: یکی داشته تو خیابون راه میرفته میخوره به شیشه میگه: عجب هوای سفتی !!!! 00011: مرده به زنش میگه: برو مهریت رو بذار اجرا شاید تونستیم با پولش یه خونه بخریم !!!! 00010: به یارو میگن چرا میری سربازی؟ میگه به خاطر مرخصی هاش !!!! 00009: تمساحه میره گدایی، میگه به من بدبخت مارمولک کمک کنید !!!! 00008: به مرده خبر میدن بابا شدی، میگه: پس به زنم نگین میخوام غافلگیرش کنم !!!! 00007: به یکی میگن اگه نصف دنیا رو بهت بدیم قول میدی که دیگه هیچوقت فضولی نکنی؟ میگه: پس اون نصف دیگه رو به کی میدین !!!! 00006: یه روز از یه نفر می پرسن شهر شما آثار باستانی داره؟ میگه: نه ولی دارن میسازن !!!! 00005: یارو باباش آتیش میگیره میسوزه بعدش هم میمیره، بعد در مغازش پرده میزنه: به علت پدر سوختگی مغازه تا اطلاع ثانوی تعطیل می باشد !!!! 00004: یه مرده میخواست بره تونس، نتونس !!!! 00003: یکی میره شکار خرگوش صدای هویج در میاره !!!! 00002: یکی داسته تو خیابون با ماشینش میرفته، وقتی میرسه جلوی بیمارستان بوقشو میذاره رو ویبره !!!! 00001: یارو کفترش رو گم میکنه، تو روزنامه آگهی میده: بیه بیه بیه بیه !!!! چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:23 :: نويسنده : عادل
دو داستان از کلیله و دمنه
١
در برکه ای سه ماهی زندگی می کردند. یکی زرنگ بود و یکی نیمه زرنگ و دیگری تنبل. ماهیگیری با پسرش از کنار برکه رد می شد که ماهی ها را دید و به پسرش گفت یادت باشد که دفعه بعد که از اینجا رد شدیم تور بیاوریم و ماهی ها را بگیریم. ماهی زرنگ همین که این حرف را شنید آب باریکه ای پیدا کرد و از برکه به رودخانه فرار کرد. چند روز بعد ماهیگیر و پسرش با تور سراغ ماهی ها آمدند. ماهی نیمه زرنگ هراسان شد و خود را به این در و آن در زد و از چنگ ماهیگیر گریخت و از همان آب باریکه به رودخانه فرار کرد. ماهی سوم هم که خیالش راحت بود می گفت بابا چرا فرار می کنید و خبری نیست به دام افتاد و کشتندش و خوردندش.
٢
داستان دیگر اگر کارتون آن را دیده باشید داستان ابر قدقد است. مرغ ماهی خواری بود که از ماهی های یک برکه شکار می کرد. این پلیکان که پیر شده بود و راحت نمی توانست ماهی ها را شکار کند تصمیم گرفت کلکی برای شکار ماهی ها سر هم کند. برای ماهی ها شروع کرد به تعریف کردن از دریاچه زیبایی که دور از برکه وجود داشت. به ماهی ها گفت اگر بخواهید شما را به آن برکه می برم. ماهی ها را در منقار خود جای می داد و وقتی به وسط بیابان می رسید می نشست و سر فرصت آنها را می خورد. بعد هم برای ماهی های برکه از خوشی های ماهی های سفر کرده می گفت. تا اینکه خرچنگ برکه هم از مرغ ماهی خوار خواست که مرا هم به آن دریاچه زیبا ببر. خرچنگ پشت مرغ ماهی خوار سوار شد و وقتی به بالای آن بیابان رسیدند و اسکلت ماهی های خورده شده را دید با چنگال هایش پلیکان را خفه کرد و انتقام ماهی ها را گرفت و خودش هم از بالا افتاد و کشته شد.
برای همه دوستانی که در ایران هستند و یا از ایران رفته اند آرزوی موفقیت می کنم.
چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:15 :: نويسنده : عادل
![]() ![]() |